کاش مرا دستی بود به حرمت مولای من ...


و به اطراف ضریح ملکوتیت طواف میکردم ...


ای شمس الشموس آرمیده در طوس


کبوتر خسته دل و شکسته بالی هستم ...


پباهم ده و پناهم باش


که  سوگوار تو هستم ...





دوست دارم نگات کنم تو هم من و نگاه کنی

من تو رو صدا کنم تو هم من و صدا کنی

قربون صفات برم از راه دوری اومدم

جای دوری نمیره اگه به من نگاه کنی

دل من زندونیه توئی که تنها می تونی

 قفس و واکنی و پرنده رو رها کنی

میشه کنج حرمت گوشه قلب من باشه

 میشه قلب من و مثل گنبدت طلا کنی

تو غریبی و منم غریبم اما چه میشه

این دل غریبه رو با خودت آشنا کنی

دلم و گره زدم به پنجرت دارم می رم

دوست دارم تا من میام زود گره هام و واکنی

حسرت زیارت جد تو مونده بر دلم

چی میشه اگه من و راهی کربلا کنی

یا علی موسی الرضا میشه به من نگاه کنی

اون قده رضا رضا می گم تا دردم و دوا کنی