داده هایت ، نداده هایت و گرفته هایت را شکر می گویم چون داده هایت نعمت ، نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است.

۱۲ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

طراحی کودتا

در اواخر سال ۱۹۲۰ میلادی، انگلستان تصمیم گرفت، بخاطر مخارج زیاد، نیروهایش را از شمال ایران خارج کند. به همین مناسبت ژنرال لرد آیرونساید، فرمانده نیروهای متفقین در شمال روسیه به ایران آمد تا بر این نقل و انتقال نظارت کند. ورود آیرونساید مصادف شد با شکست قوای قزاق از جنگلی‌ها و عقب نشینی آنها به منطقه آقابابا در شمال قزوین. رضاخان، در این زمان از افسران ارشد قوای قزاق بود. این قوا تحت فرماندهی افسران روسی و در راس آنان استاروسلسکی قرار داشت. پلیس جنوب (تحت حاکمیت انگلستان) و ژاندارمری، دیگر قوای متمرکز نظامی ایران را تشکیل می‌دادند. نورمن، وزیر مختار انگلستان در ایران، به اشاره آیرونساید، احمدشاه را قانع کرد که افسران روس را از ایران اخراج نماید و بجای آنان، سردار همایون، یک افسر ضعیف را به فرماندهی قوای قزاق بگمارد.

ادامه مطلب...
۳۰ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید حسین فاتحی

اوضاع ایران در دوران پیش از کودتا


درسال ۱۹۰۷ م. قرارداد ۱۹۰۷ میان کشورهای بریتانیا و روسیه تزاری در سن پترزبورگ امضا شد.

بر پایه قرارداد ۱۹۰۷ بریتانیا پیشنهاد پاره کردن ایران به دو منطقه نفوذ را داد. منطقه شمالی به روسیه تزاری اعطا شد و منطقه جنوبی به بریتانیای کبیر. منطقه میانی باید به عنوان منطقه بی طرف کار می‌کرد. پیمان نامه ۱۹۰۷ م. بدون آگاهی دولت ایران در زمان اوج جنبش مشروطه امضاء شد؛ از این رو سرانجام با پاسخ تند مجلس شورای ملی رو به رو شد.
با وجود اعتراضات ایران به این قرارداد، مواد آن عملاً در زمان جنگ جهانی اول اجرا شد و به بهانه جنگ با عثمانی شمال ایران به اشغال سپاه روسیه تزاری درآمد و نیز بریتانیا با اشغال بوشهر به سوی شیراز پیشروی کرد. روس‌ها تا زمان انقلاب اکتبر بر حفظ منافع به دست آمده‌شان از این قرارداد اصرار داشتند. پس از انقلاب اکتبر این قرارداد به دلیل ایدئولژی غالبین توسط دبیرکل حزب کمونیست حاکم ولادیمیر ایلیچ لنین ملغی شد.

ادامه مطلب...
۳۰ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید حسین فاتحی

کود تای رضاشاه

کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹

کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ کودتایی نظامی بود که توسط رضا خان میرپنج و هم‌دستی سیدضیاءالدین طباطبائی و با برنامه‌ریزی افسر انگلیسی آیرونساید اجرا شد پژوهش‌های جدید نشان می‌دهد، انگلیسی‌ها نقشی در طراحی کودتا یا آنچه بعداً رهبران می‌بایست انجام می‌دادند نداشتند.اما برخی منابع می‌گویند ۲۳ روز پیش از کودتا رضاخان با ادموند آیرونساید ملاقات کرد که در این دیدار ژنرال آیرونساید به رضاخان گفته بود که اگر شما قدرت را در دست بگیرید ما مخالفتی نداریمدر نتیجه مذاکرات و هماهنگی‌های به عمل آمده بین سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاخان، در روز سوم اسفند، قوای قزاق وارد تهران شده و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند. نزدیک به صد تن از فعالان سیاسی و رجل سرشناس بازداشت و زندانی شدند. احمدشاه و محمدحسن میرزا (ولیعهد) به کاخ فرح‌آباد گریختند و سپهدار رشتی (نخست‌وزیر) به سفارت انگلستان در تهران پناهنده شد. نتیجه کودتا، رئیس‌الوزرایی سیدضیاءالدین و وزیر جنگ شدن رضاخان بود.

۳۰ دی ۹۲ ، ۱۶:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید حسین فاتحی

ولادت پیامر


              
                                               

ولادت رسول خداصلّی الله علیه وآله و سلم
**************************
بدان که مشهور بین علمای امامیّه آن است که
ولادت با سعادت آن حضرت در هفدهم ماه ربیع الاوّل بوده
و علاّمه مجلسی رحمة الله نقل اجماع بر آن فرموده
و اکثر علماء سنّت در دوازدهم ماه مذکور ذکر نموده اند.
و شیخ کلینی و بعض افاضل علمای شیعه
نیز اختیار این قول فرموده اند
و شیخ ما علاّمه نوری طابّ ثراه رساله ای در این باب نوشته
موسوم به میزان السّماء در تعیین
مولد خاتم الانبیاء طالبین به آنجا رجوع نمایند.
و نیز مشهور آن است که ولادت آن
حضرت نزدیک طلوع صبح جمعه
آن روز بوده در سالی که اصحاب فیل ،فیل آوردند
برای خراب کردن کعبه معظّمه و به حجاره سجّیل مُعذّب شدند
و ولادت شریف به مکّه شد در خانه خود آن حضرت.
پس آن حضرت آن خانه را به عقیل بن ابی طالب بخشید
و اولاد عقیل آن را فروختند به محمّد بن یوسف
برادر حجّاج  و او آن را داخل خانه خود کرد
و چون زمان هارون شد
خَیزُران  مادر او آن خانه رو بیرون کرد
از خانه محمّد بن یوسف
و مسجد کرد که مردم در آن نماز کنند و در
سنَه ششصد و پنجاه و نُه ملک مُظفَّر والی یمن در عمارت
آن مسجد سعی جمیل فرمود و الحال در همان حالت باقی است
و مردم به زیارت آنجا می روند.
و در وقت ولادت آن حضرت غرائب بسیار به ظهور رسیده .
از حضرت صادق علیّه السّلام روایت شده است
که ابلیس به هفت آسمان بالا می رفت
و گوش می داد و اخبار سماویه را می شنید
پس چون حضرت عیسی  علی نبینا وآله وعلیه السلام
متولّد شد او را از سه آسمان منع کردند
و تا چهار آسمان بالا می رفت
و چون حضرت رسول صلّی الله علیه وآله و سلم متولد شد
او را از همه آسمان ها منع کردند و شیاطین را به تیرهای شهاب
از ابواب سماوات راندند، پس قریش گفتند:
می باید وقت گذشتن دنیا و آمدن قیامت باشد که ما می شنیدیم
که اهل کتاب ذکر می کردند،
پس عمروبن اُمیّه که داناترین اهل جاهلیّت بود گفت:
نظر کنید اگر ستاره های معروف که به آن ها بیفتد،
بدانید وقت آن است که جمیع خلایق هلاک شوند
و اگر آن ها به حال خودند
وستاره های دیگر ظاهر می شود، پس امر
غریب می باید حادث شود.
و صبح آن روز که آن حضرت متولّد شد
هربتی که در هر جای عالم بود
بر رو افتاده بود و ایوان کسری یعنی پادشاه عجم بلرزید
و چهارده کنگره آن افتاد و دریاچه ساوه که سال ها آن رامی پرستیدند
فرو رفت و خشک شد و وادی سماوه  که سال ها بود
کسی آب در آن ندیده بود
آب در آن جاری شد و آتشکده فارس
که هزار سال خاموش نشده بود
در آن شب خاموش شد و داناترین علمای مجوس در آن شب
در خواب دید که شتر صعبی چند اسبان عربی
را می کشند و از دجله گذشتند
و داخل بلاد ایشان شدند و طاق کسری ازمیانش شکست
و دو حصّه شد و آب دجله شکافته شد و در قصر او جاری گردید
و نوری در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد
و در عالم منتشر گردید و پرواز کرد تا به مشرق رسید
و تخت هر پادشاهی در آن صبح سرنگون شده بود
و جمیع پادشاهان در آن روز لال بودند و سخن نمی توانستند
گفت و علم کاهنان برطرف شد و سِحر ساحران باطل شد
و هر کاهنی که بودمیان او و همزادی که داشت
که خبرها به او می گفت جدائی افتاد
و قریش در میان عرب بزرگ شدند
و ایشان را «آل الله» گفتند؛
زیرا که ایشان در خانه خدا بودند
و آمنه علیّه السّلام مادر آن حضرت گفت:
والله که چون پسرم بر زمین رسید دست ها را بر زمین گذاشت
و سر به سوی آسمان بلند کرد و به اطراف نظر کرد پس،
از او نوری ساطع شد که همه چیز را روشن کرد و به سبب آن نور،
قصرهای شام را دیدم و درمیان آن روشنی صدائی شنیدم
که قائلی می گفت که زائیدی بهترین مردم را،
پس او را «محمّد» نام کن و چون آن
حضرت را به نزد عبدالمطّلب آوردند
او را در دامن گذاشت وگفت:

ادامه مطلب...
۲۸ دی ۹۲ ، ۱۷:۳۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید حسین فاتحی

بدون شرح...


«به کسی گفتند امامزاده یعقوب را در کوه، پلنگ خورد! آنکه می دانست تصحیح کرد که اولاً: امامزاده نبود و پیغمبر بود، ثانیاً: یعقوب نبود و یونس بود، ثالثاً: کوه نبود و دریا بود، رابعاً: پلنگ نبود و نهنگ بود و خامساً: او را نخورد و در شکمش نگه داشته و به ساحل رساند.»


۲۴ دی ۹۲ ، ۱۷:۱۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید حسین فاتحی

پاداش صبر

پاداش منحصر به فرد صبر در برابر مصائب در قیامت

صبر در برابر مصائب، در قیامت، ثواب و پاداش فراوانی دارد. قرآن کریم، اجر چنین صبری را بی‌اندازه و بی‌حساب می‌داند:   

«إِنَما یُوَفَى الصَابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»؛ در فرهنگ قرآن و عترت، هر عمل نیک و هر کار خیری، پاداش مشخص و معین دارد، اما بر اساس این آیه شریفه، در قیامت، پاداش صبر و استقامت صابرین، بدون اندازه‌گیری و بی حد و حصر است و به غیر از خداوند، کسی از میزان آن اطلاع ندارد.

در روایتی آمده است که رسول خدا (ص) فرمودند: در روز قیامت، هنگامی که دفترها گشوده می‌شود و ترازوهای حساب و کتاب را می‌آورند، براى اهل بلا و گرفتارى، ترازویى نصب نمى‏گردد و دفترى برای آنان گشوده نمى‏شود، سپس آیه «إِنَما یُوَفَى الصَابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» را قرائت فرمودند.

بر اساس روایت دیگری، اگر انسان حاجتمند، برای رفع گرفتاری خود دعا کند و استجابت دعای او به مصلحت نباشد، خداوند در قیامت از او عذرخواهى مى‏کند و مى‏فرماید: اگر دعاى تو مستجاب نشد، مصلحت نبود و علت آن را براى او روشن مى‏کند و به گونه‏اى براى او جبران مى‏نماید که آن بنده مى‏گوید اى کاش هیچ یک از دعاهایم در دنیا مستجاب نشده بود. یعنی آرزو می‌کند و می‌گوید: ای کاش بیش از این بلا و مصیبت می‌دیدم تا اکنون از پاداش بیشتری برخوردار شوم.

در واقع، در روزی که پرده‌ها کنار می‌رود، بندگان با آشکار شدن امور مخفی و پنهانی، توجه پیدا می‌کنند که مصیبت آنان در دنیا، چه مصلحت عجیبی داشته و آنان هوشیار نبوده‌اند: «لَقَدْ کُنْتَ فی‏ غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ». اگر صابر در مصیبت خدادادی، ثواب بهشت نداشت و اگر درود خداوند شامل حال او نمی‌شد، ولی فقط عذرخواهی خداوند نصیب او می‌شد، کافی بود که انسان در برابر این‌گونه مصائب و بلایا، صبوری پیشه کند و شکیبا باشد؛ زیرا چنین پاداشی بی‌نظیر است و انصافاً در قیامت و در روزی که پرده‌ها کنار می‌رود، شیرین‌ترین پاداش است.‌

۲۴ دی ۹۲ ، ۱۷:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید حسین فاتحی

کلت بادی

آشنایی با کلت بادی

 

کلت گازی Magnum Desert Eagle

 
کلت گازی مگنوم مدل عقاب صحرا یک کلت بادی قدرتمند میباشد ظرفیت خشاب آن 8 تیر است و تمام مدل های ساچمه نیز قابل استفاده این سلاح است . مشخصات : سرعت اولیه ساچمه 120 متر بر ثانیه. وزن سلاح 1100 گرم تعداد خان 12 تا-طول لوله 144 میلیمتر- وزن کپسول 12 گرم کپسول 12 گرم A


۲۴ دی ۹۲ ، ۱۷:۰۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید حسین فاتحی

شهادت امام هشتم(ع)

 
***ماجرای علمی که امام رضا(ع) به علامه حسن‌زاده آملی آموخت***

در جلد دوم «عیون مسائل نفس» از زبان علامه حسن‌‌زاده آملی آمده است: در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در مسجد جامع آمل، سرگرم به صرف و تهجد، عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و به زیارت جمال دل آراى ولى الله اعظم، ثامن الحجج، على بن موسى الرضا - علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثناء- نائل شدم.
در آن لیله مبارکه قبل از آن که به حضور باهرالنور امام (ع) مشرف شوم ، مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احباء الله بود و به من فرمودند: در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که بر آورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
سپس به پیشگاه والاى امام هشتم، سلطان دین رضا - روحى لتربه الفداء و خاک درش تاج سرم - رسیدم و عرض ادب کردم، بدون اینکه سخنى بگویم، امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى‌دانست فرمود: نزدیک بیا!
نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم، دیدم آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود که :بنوش، امام خم شد و من زبانم را در آوردم و با تمام حرص و ولع از کوثر دهانش آن آب حیات را بوسیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیرالمؤمنین على(ع) فرمود: پیغمبر اکرم(ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آن را بخوردم که هزار در علم و از هر در هزار در دیگرى به روى من گشوده شد.
 
***ماجرای دو عنایت امام رضا(ع) به علامه طباطبایی***

علامه طباطبایی می‎فرمودند: «همه امامان علیهم‌السلام لطف دارند، اما لطف حضرت رضا علیه‎السلام محسوس است» و در نقلی دیگر، بیان می‎کردند: همه امامان معصوم علیهم‌السلام رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا علیه‌السلام ظاهر است».
مرحوم آیت‌الله شیخ محمد تقی انصاری همدانی می‌فرمود: در حرم امام هشتم حضرت رضا(ع)، مرحوم علامه طباطبایی را ملاقات کردم و این در حالی بود که تازه به فراق مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی رحمة الله علیه گرفتار شده بودیم، لذا در آن ایام و در همان ملاقات با عطش خاصی از مرحوم علامه خواستم که از الطافی که امام رضا(ع) به ایشان داشته‌اند، مطلبی را بیان فرمایند، مرحوم علامه امتناع کردند، پس از آن که ایشان را به حق امام (ع) قسم دادم، فرمودند: دو تا از الطافی که حضرت داشته‌اند بیان می‌کنم.
اول: مدتی است که نمی‌توانم بخوابم چون می‌بینم تمام اشیاء اطراف مشغول به ذکر پروردگار هستند، در نتیجه حیا می‌کنم بخوابم، «یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض».
دوم: وقتی نماز می‌خوانم یک «سید محمد حسین» دیگری در عالم بالا نظاره‌گر نمازم در پایین است.

۱۱ دی ۹۲ ، ۱۸:۵۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید حسین فاتحی

شهادت امام هشتم(ع)




طلای گنبد تو ، وعده گاه کبوترهاست ؛ 


کبــــوتر دل من بی شکیب می آیـــــــد 




برات گشته به قلــــــبم ، مراد خـواهی داد 

چرا که ناله ی " امــــن یجـــــیب " می آید.


ادامه مطلب...
۱۱ دی ۹۲ ، ۱۸:۴۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید حسین فاتحی

شهادت امام هشتم(ع)


(شهادت امام هشتم(امام رضا(ع))
(رابه تمام دوستاران با وفایم تسلیت عرض می نمایم)

kabootaran.jpg


حضرت را نمی شناخت و مشغول کوتاه نمودن موهای ایشان بود. شغلش سلمانی بود و کار هر روزش. کارش که تمام شد به یکباره دید قیچی درون دستانش مبدل به طلا گشت. حیرت زده نگاهی به قیچی انداخت و نگاهی به مولا. چند نفری از یاران حضرت که از آنجا عبور می کردند به جانب حضرت عرض ادب نمودند و سلام کردند.
به ناگاه شناخت مولا را. به قدوم مبارکشان افتاد و اشک به دیده نشاند. دقایقی بعد رو به مولا کرد و گفت: من به عنوان دستمزد قیچی طلا نمی خواهم. قول دهید که لحظه ی آخر عمرم به بالینم حاضر شوید و مرا به خاک بسپارید...
****
به همراه امام رضا علیه السلام مشغول گذار از کوچه ها بودند که دیدند جنازه ای را به سمت گورستان می برند. حضرت سریع به سمت جنازه دویدند و در مراسم تشییعش شرکت نمودند. بر جنازه اش نماز گذارده و پس از خاکسپاری بازگشتند.
همه از این کار حضرت متعجب بودند چرا که در خراسان حضرت غریب بوده و کسی را نمی شناختند. سرانجام یکی از یاران سوال کرد و ماجرایش را جویا شد. حضرت فرمودند: زمانی به این شخص قول داده بودم که چنین کنم و اکنون به وعده ام وفا کردم...
****
بوم نوشت:
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند؟؟؟

ادامه مطلب...
۱۱ دی ۹۲ ، ۱۸:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید حسین فاتحی