***ماجرای علمی که امام رضا(ع) به علامه حسن‌زاده آملی آموخت***

در جلد دوم «عیون مسائل نفس» از زبان علامه حسن‌‌زاده آملی آمده است: در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در مسجد جامع آمل، سرگرم به صرف و تهجد، عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و به زیارت جمال دل آراى ولى الله اعظم، ثامن الحجج، على بن موسى الرضا - علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثناء- نائل شدم.
در آن لیله مبارکه قبل از آن که به حضور باهرالنور امام (ع) مشرف شوم ، مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احباء الله بود و به من فرمودند: در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که بر آورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
سپس به پیشگاه والاى امام هشتم، سلطان دین رضا - روحى لتربه الفداء و خاک درش تاج سرم - رسیدم و عرض ادب کردم، بدون اینکه سخنى بگویم، امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى‌دانست فرمود: نزدیک بیا!
نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم، دیدم آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود که :بنوش، امام خم شد و من زبانم را در آوردم و با تمام حرص و ولع از کوثر دهانش آن آب حیات را بوسیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیرالمؤمنین على(ع) فرمود: پیغمبر اکرم(ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آن را بخوردم که هزار در علم و از هر در هزار در دیگرى به روى من گشوده شد.
 
***ماجرای دو عنایت امام رضا(ع) به علامه طباطبایی***

علامه طباطبایی می‎فرمودند: «همه امامان علیهم‌السلام لطف دارند، اما لطف حضرت رضا علیه‎السلام محسوس است» و در نقلی دیگر، بیان می‎کردند: همه امامان معصوم علیهم‌السلام رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا علیه‌السلام ظاهر است».
مرحوم آیت‌الله شیخ محمد تقی انصاری همدانی می‌فرمود: در حرم امام هشتم حضرت رضا(ع)، مرحوم علامه طباطبایی را ملاقات کردم و این در حالی بود که تازه به فراق مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی رحمة الله علیه گرفتار شده بودیم، لذا در آن ایام و در همان ملاقات با عطش خاصی از مرحوم علامه خواستم که از الطافی که امام رضا(ع) به ایشان داشته‌اند، مطلبی را بیان فرمایند، مرحوم علامه امتناع کردند، پس از آن که ایشان را به حق امام (ع) قسم دادم، فرمودند: دو تا از الطافی که حضرت داشته‌اند بیان می‌کنم.
اول: مدتی است که نمی‌توانم بخوابم چون می‌بینم تمام اشیاء اطراف مشغول به ذکر پروردگار هستند، در نتیجه حیا می‌کنم بخوابم، «یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض».
دوم: وقتی نماز می‌خوانم یک «سید محمد حسین» دیگری در عالم بالا نظاره‌گر نمازم در پایین است.