بروی حسین به‎ ‎کهکشان می ارزد ... یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ... گفتا که حسین بیش از آن می ارزد

هردم به گوشم‎‎ می رسد آواى ‎زنگ قافله ... این قافله تا کربلا دیگر
ندارد فاصله
یک زن میان محملی اندر غم و تاب و تب است ... این زن صدایش آشناست، اى
واى من، این "زینب" است

خنده کنان میرود روز جزا دربهشت
هرکه به دنیا کند گریه برای حسین
گر به عزاخانه اش میروی آهسته رو
بال ملائک بؤدفرش عزای حسین

ای وجودت عشق را معنا حسین
عالمی یک قطره تو دریا حسین

در بحر حسین کاش ماهی باشیم
پاکیزه و طاهر از تباهی باشیم
یک عمر اسیر نفس بودیم ولی
این ماه بیا "حر ریاحی" باشیم

باز محرم شدو دلها شکست ... از غم زینب دل زهرا شکست
باز محرم شد و لب تشنه شد ... از عطش خاک کمرها شکست
آب در این تشنگی از خود گذشت ... دجله به خون شد دل صحرا شکست
قاسم و لیلا همه در خون شدند ... این چه غمی بود که دنیا شکست

دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم ... بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست ... دامان حسین اگر نگیرم چه کنم

خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما ... باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی ... عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما

پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است
آهی کشید و گفت ماه محرم است

همه جازمزمه یا حسین و کربلاست
زمزمه ی ضجه های زینب و بچه هاست
خوشا به حال اونایی که دلهاشون تو بین الحرمین و کربلاست

رمز قرآن از حسین آموختیم ... ز آتشش ما شعله ها افروختیم
ای صبا ای پیک دور افتادگان ... اشک ما را بر مزار او رسان

با آب طلا نام حسین قاب کنید ... با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید که سربلند و جاوید شوید ... تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید

عالم همه قطره اند و دریاست حسین ... خوبان همه بنده اند و مولاست حسین
ترسم که کند شفاعت از قاتل خویش ... از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین

منزلگه عشاق دل آگاه حسین است ... بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است
ازمردم گمراه جهان راه مجویید ... نزدیکترین راه به الله حسین است